English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 211 (9240 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
giant corporation U شرکت بزرگ
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
name U نام یک شرکت بزرگ
names U نام یک شرکت بزرگ
appleline U IB تبادل اطلاعات کندرا قادر می سازد تا باکامپیوترهای بزرگ شرکت یک دستگاه سخت افزاری که ریزکامپیوتر ACINTOSH
atari U یک شرکت تولیدکننده بزرگ کامپیوترهای شخصی
big blue U ابی بزرگ لقبی برای شرکت بین المللی ماشینهای تجاری
cray U نوعی کامپیوتر بسیار بزرگ شرکت سازنده کامپیوترهای بسیار بزرگ
cyber U یک سری از کامپیوترهای بزرگ که توسط شرکت corporation data controlساخته شده اند
Novell U شرکت بزرگ که نرم افزار شبکه تولید می :ند. و برای سیستم عامل Netware معروف است که روی سرور PC اجرا میشود
pyramiding U سیستم مدیریت هرمی حالتی که چندین شرکت تحت تملک یا اداره یک موسسه بزرگ قرار گیرند
major corporation U شرکت سهامی بزرگ
Other Matches
letterheads U مشخصات شرکت که برروی نامههای ان شرکت چاپ شده است
letterhead U مشخصات شرکت که برروی نامههای ان شرکت چاپ شده است
compaq computer corporation U شرکت کامپیوتری کامپک شرکت سازنده انواع گوناگون ریزکامپیوتر سازگار باریزکامپیوتر
constituent company U شرکت وابسته به شرکت یاشرکتهای دیگر
limited company U شرکت با مسئولیت محدود شرکت سهامی
My grandparents are six feet under. <idiom> U پدر بزرگ و مادر بزرگ من فوت و به خاک سپرده شده اند.
megalomania U مرض بزرگ پنداری خویش جنون انجام کارهای بزرگ
international finance corporation U شرکت مالی بین المللی شرکت تاسیس شده به وسیله بانک جهانی که هدفش تشویق و ترویج موسسات تولیدی بخش خصوصی درکشورهای توسعه نیافته است
parent company U شرکت مادر شرکت مرکزی
private U رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
privates U رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
outsource U به کار گرفتن شرکت دیگر برای مدیریت و تامین شبکه برای شرکت شی
dragger U شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
big game U صید ماهیهای بزرگ حیوانات بزرگ شکاری
macropterous U دارای بالهای دراز یا بزرگ بزرگ بال
museum piece U آدم پیر [پدر بزرگ ] [مادر بزرگ]
fossil U آدم پیر [پدر بزرگ ] [مادر بزرگ]
component U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
components U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
paperless U شرکت الکترونیکی یا شرکتی که از کامپیوتر و سایر قط عات الکترونیکی برای کارهای شرکت استفاده میکند و از کاغذ استفاده نمیکند
housed U 1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
houses U 1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
house U 1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
grandparents U پدر بزرگ یا مادر بزرگ
grandparent U پدر بزرگ یا مادر بزرگ
grandam U مادر بزرگ ننه بزرگ
so large U چندان بزرگ بقدری بزرگ
body corporate U شرکت شرکت سهامی
business group U شرکت سهامی [شرکت]
army component U نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
component command U قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
contribution U شرکت
participation U شرکت
contributions U شرکت
firm U شرکت
firmer U شرکت
firmest U شرکت
EIS U ول شرکت
fellowsh U شرکت
associations U شرکت
association U شرکت
businesses U شرکت
business U شرکت
incorporation U شرکت
firms U شرکت
partnership U شرکت
partnerships U شرکت
corporation U شرکت
enterprise U شرکت
companies U شرکت
corporations U شرکت
company U شرکت
enterprises U شرکت
cahoot U شرکت
houses U شرکت
hand U شرکت
house U شرکت
handing U شرکت
concern U شرکت
housed U شرکت
consociation U شرکت
concerns U شرکت
pall bearer U شرکت میکند
branch of a company U شعبه شرکت
parent company U شرکت اصلی
parent company U شرکت مادر
parcenary U شرکت مشاع
parcenary U شرکت در ارث
participants U شرکت کننده
participation U شرکت در جرم
complicity U شرکت در جرم
entry U شرکت کننده
artieles of association U شرکت ناور
articles of assosiation U اساسنامه شرکت
article of association U اساسنامه شرکت
article of a company U اساسنامه شرکت
participant U شرکت کننده
associated company U شرکت وابسته
equity U حق صاحبان شرکت
participates U شرکت کردن
corporations U شرکت سهامی
stand in U شرکت کردن
corporation U شرکت سهامی
share [in] U شرکت [سهم] [در]
accession U شرکت در مالکیت
aiding and abetting U شرکت در جرم
civil partnership U شرکت مدنی
stand-in U شرکت کردن
participated U شرکت کردن
equities U حق صاحبان شرکت
ncr corporation U شرکت NCR
microsoft corporation U شرکت مایکروسافت
memorandum of association U اساسنامه شرکت
memorandom of association U اساسنامه شرکت
unity U وحدت شرکت
certificate of incorporation U شرکت نامه
champerty U شرکت در دعوا
participate U شرکت کردن
a stand-alone company U یک شرکت مستقل
associative U شرکت پذیر
contributors U شرکت کننده
sit in on <idiom> U شرکت درجلسه
partaking U شرکت کردن
sit out U شرکت نداشتن در
partakes U شرکت کردن
partaken U شرکت کردن
shipping company U شرکت کشتیرانی
partake U شرکت کردن
entrepreneurs U موسس شرکت
entrepreneur U موسس شرکت
shipping agent U شرکت حمل
stock company U شرکت سهامی
subsidiary company U شرکت فرعی
play ball with someone <idiom> U شرکت منصفانه
C.O U مخفف شرکت
airlines U شرکت هواپیمایی
airline U شرکت هواپیمایی
winding up U انحلال شرکت
voluntary partnership U شرکت اختیاری
unlimited liability company U شرکت تضامنی
trading company U شرکت تجارتی
to sit out U شرکت نداشتن در
to play at U شرکت کردن در
tandy corporation U شرکت Tandy
take a hand at U شرکت کردن در
contributor U شرکت کننده
founders U موسس شرکت
associativity U شرکت پذیری
participative U شرکت کننده
participable U شرکت بردار
participable U شرکت کردنی
businesses U شرکت تجاری
business U شرکت تجاری
private company U شرکت خصوصی
foundering U موسس شرکت
foundered U موسس شرکت
founder U موسس شرکت
proprietary company U شرکت خصوصی
proportional liability partnership U شرکت نسبی
private corporation U شرکت خصوصی
participation U شرکت کردن
stand-ins U شرکت کردن
subsidiaries U شرکت تابعه
liquidation U تصفیه شرکت
subsidiary U شرکت تابعه
go into U شرکت کردن در
compulsory partnership U شرکت قهری
company network U شبکه شرکت
societies U شرکت کمیته
society U شرکت کمیته
company seal U مهر شرکت
to take part [in] U شرکت داشتن [در]
partnerships U شرکت تضامنی
partnership U شرکت تضامنی
participating U شرکت کننده
company secretary U منشی شرکت
company union U اتحادیه شرکت
doctor to the company U پزشک شرکت
dissolution of partner ship U فسخ شرکت
joint-stock company U شرکت سهامی
winding up of a company U انحلال شرکت
dissolution of a company U انحلال شرکت
datapro U یک شرکت تحقیقاتی
mutual company U شرکت تعاونی
corporativism U شرکت گرایی
corporately U بصورت شرکت
cooperative society U شرکت تعاونی
cooperative company U شرکت تعاونی
cooperative U شرکت تعاونی
economic unit U خانوار شرکت
corporatism U شرکت گرایی
general partnership U شرکت تضامنی
joint-stock companies U شرکت سهامی
employer's liability insurance company U شرکت بیمه
electric company U شرکت برق
private enterprise U شرکت خصوصی
corporate appraisal U ارزیابی شرکت
commercial company U شرکت تجاری
assists U شرکت جستن
house flag U پرچم شرکت
intel corporation U شرکت اینتل
partook U شرکت کردن
assisting U شرکت جستن
principals U شرکت اصلی
joint stock U شرکت سهامی
acting company U شرکت عامل
joint stock company U شرکت سهامی
assisted U شرکت جستن
assist U شرکت جستن
insurance company U شرکت بیمه
inveluntary partnership U شرکت قهری
commercial firm U شرکت تجارتی
invalidation of company U بطلان شرکت
holding company U شرکت مالک
holding company U شرکت مرکزی
affiliated company U شرکت وابسته
contribute U شرکت کردن
company law U قوانین شرکت
contributes U شرکت کردن
managers U یس بخش در شرکت
Recent search history Forum search
1what s the meaning grandiflorum to farsi ?
1They decided to buy the company outright.
1Newton's Original Experiment to test the Universality of Gravity (1680's) a) Used a large (normal) pendulum with different substances as the weight. b) If the E.P. is correct, then the period of oscil
1مدیرامورمالی شرکت
1بدین وسیله از شما صمیمانه دعوت به عمل می آید، تا در برنامه ی که به مناسبت سپاس گذاری و قدر شناسی از مساعدت های مالی کشور جاپان، که از جانب اداره محلی بامیان برنامه ریزی گردیده است، شرکت ورزیده ممنون
1STARS CANT SHINE WITHOUT DARKNESS
1what is Labbad
1شرکت ما متحمل ضررو زیان مالی زیادی شده است
2معنی اسم تیتان چیست؟
1Leberschwellung
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com